سی

ساخت وبلاگ
[Hysteria-Muse]

تصور کنید زندگی خوب و همسر جوانی دارید و همه چیز بر وقف مرادتان است.یک روز صبح -طبق معمول همیشه- از خواب بیدار می شوید اما به جای این که در تخت خوابتان باشید، در یک استوانه ی شیشه ای محتوی مایعی آبی رنگ محبوس شده اید و دو ایلین با چهره هایی که چیزی بر روی آن ها قرار ندارد به استوانه ی شما نزدیک و نزدیک تر می شود و همان طور که با هم صحبت می کنند(با توجه به این که دهان هم ندارند) متوجه می شوید که به زبان ایلینی می گویند که شما برگزیده ای از جانب خدایان آن ها هستید و به این منظور قرار است الهه ی جوانشان را "برای همیشه" به شما تقدیم نمایند.احتمالا چند ساعت ایلینی بعد هم مراسم ازدواجی برایتان ترتیب داده اند.

ده سال و سه ماه ایلینی بعد:

زندگی خوب و همسر زیبا و جوانی دارید و همه چیز بر وقف مرادتان است.یک روز صبح -طبق معمول همیشه- از خواب بیدار می شوید اما به جای این که در استوانه ی شیشه ای محتوی مایع آبی رنگ خود شناور باشید،روی یک تخت خواب دراز کشیده اید و مایع بی رنگی از طریق یک لوله به درونتان در حال تزریق است.سعی می کنید که چیزی بگویید اما بی فایده است چون تسلطی بر بدنتان ندارید.دو هیومن سراسیمه نزدیکتان می شوند و در حالی که با هم صحبت می کنند و به شما نگاه می کنند، به بدنتان فشارهای پیاپی وارد می کنند ،اما پس از مدت نسبتا کوتاهی دست از این کار می کشند و قسمت های فوقانی جسمشان را به چپ و راست تکان می دهند.

یک ثانیه ی هیومنی بعد:

زندگی خوب و همسر جوانی دارید و همه چیز بر وقف مرادتان است.یک روز صبح -طبق معمول همیشه- از خواب بیدار می شوید اما به جای این که در تخت خوابتان باشید، در یک استوانه ی شیشه ای محتوی مایعی آبی رنگ محبوس شده اید..

شما برگزیده شده اید!

سی و هشت...
ما را در سایت سی و هشت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ineedahug بازدید : 99 تاريخ : چهارشنبه 7 تير 1396 ساعت: 6:00